❤️دل نوشته هاي امير❤️

ياران به " بـــسم الـلـه " گفتــــن، رد شدنـــــد از آب ...

من خــــــتم قـــــرآن كــــردم و درگيـــــر مردابــــــم ...!

✿ ٠•● السّلام عليكـــــ يا بقيّة اللَّه في ارضه

روزهــايـي خـواهــد آمــد

كـه مـن نـخـواهـم بـود

ولـي هـنـوز...

✿ ٠•● دوسـتـتـــــ خـواهم داشـتـــــ ...
+اللهــم عجل لوليك الفــــــــرج...

عشق يعني يك خميني سادگي

عشق يعني با علي دلدادگي

عشق يعني دست تو پرپر شده

عشق يعني يك علي رهبر شده

عشق يعني لافتي الا علي عشق يعني رهبرم سيد علي...

جز دعا كار دگر نيست مرا
شب روزت همه شاد
دلت از غم آزاد
همه ايام به كام
و تو پيوسته سرافراز و ز هر غصه برون
همچو گنجشك به هر بام ودرخت
بنشيني خندان
وسبكبال تر از برگ درخت
در هوا رقص كنان
مشق پرواز كني سوي سپيدار بلند
و ز تو نغمه مستي آيد ...
لحظه هايت چون قند
روزگارت لبخند
هفته هايت پر مهر
هر كجايي كه قدم بگذاري
همه از كينه تهي
همه از قهر و عداوت خالي
همه جا ، نام تو از مهر ، به لب ها جاري ...
و تو با ياد خداوند بزرگ به سلامت ببري راه به پيش...

روي پـــــرده كعــبه اين آيه حك شده اســت :

نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــيمُ

و مـــن . . . هنــــوز و تا هميشــه به همين يك آيــه دلخــوشــــم ” بندگانم را آگاه كن كه من بخشنده ي مهــــربانم ! “

ما سـاده دلـيم بـﮧ دلـے كار نـداريـم
جز حضـرتـ ارباب خـريدار نـداريـم
با لطمـﮧ بـروے بـدن خود بنوشتـيـم مـا مست حـسـيـنـيـم بـﮧ كسـے كار نـداريـم

دانشگاه انتظار بعد از 1200سال همچنان دانشجو مي پذيرد ,

متاسفانه اين دانشگاه

هنوز 313 فارغ التحصيل هم نداشته است ,

اين دانشگاه در تمام شبانه روز از شما آزمون

به عمل مي آورد .

مدارك لازم براي ثبت نام :

1. نماز اول وقت

2 . ولايت مداري

3 . دائم الوضو بودن

4 . دلي پر از ثواب و قلبي آكنده ازياد خدا داشتن


به اميد قبولي همه ي ما در اين دانشگاه

➷❥➷❥➷❥➷ ❥➷❥➷❥

رافت در آستان تو تفسير مي شود

دل باخيال حسن تو تسخير مي شود

صدها هزار نامه آلوده از گناه

بايك نگاه عفو تو تطهير مي شود
➷❥➷❥➷❥➷ ❥➷❥➷❥

با تفنگش نتوانسته شكارم بكند رفته با مطرب و اينترنت و ساز آمده است

ناوگانش نتوانسته مهارم بكند رفته با لُعبتك چشم نواز آمده است

بمب وموشك نتوانسته بترسانندم فيسبوك و توييتر شايعه ساز آمده است

شيميايي زد ومن باز عقب ننشستم با كراك و هروئين تاخت و تاز آمده است

چون لگن شد اثر ناو هواپيمابر پخش مه پاره ز "مه واره" به ناز آمده است
بس كه از نغمه قرآن و دعا مي ترسد با رپ و عربده و تپ تپ جاز آمده است

اي حجت زمانه!‏ دارم سؤالي از تو:
آيا توان كه يك روز آن روي ماه ديدن؟

كي مي‏شود ظهورت؟ تا فصل شادي آيد
با ديدن رخ تو از غصه‏ها رهيدن

عمري است اين اميدم: روزي تو را ببينم
بوسه زنم به پايت، وز تو دعاشنيدن

دشمن ره صفا را بر روي شيعه بسته
خم گشت قامت ما از پيش و پس خميدن

خوش باد گر كه ما را يك شب دهي اجازه
در زير سايه‏ي تو يك لحظه آرميدن!

گويد «بنيسي» زار با اشك و آه و ناله: «از تو به يك اشاره، از ما به سر دويدن»