مسابقه با شيطان...

و تا ابد... به آنان ڪہه پلاڪشان را از گردن خويش در آوردند تا مانند ◥مادر شان◣ ❁حضرت زهرا سلام اللہ عليها❁ گمنام و بے مزار بمانند مديونيم❤️

مسابقه با شيطان...

۹ بازديد

 

 صبح زود همين كه از خانه بيرون زد گفت :

مسابقه مي ديم از الان تا شب

در همين وقت ، چشمش به دختري كه از سر كوچه مي آمد افتاد

نگاهش را كج كرد و به شيطان گفت :

فعلا يك هيچ - به نفع من


تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد